Bye For Ever
صفحه اصلی
پیامرسان
دربارهما
شعر یادگاری
ارسالکننده : mehrdad rahimzadeh در : 86/11/21 1:39 عصر
شباشیان شب زده
چکاوک
شکسته پر
ما را در این شب سیاه به خانه ی خودت ببر
کلمات کلیدی :
نظر
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفتهاى یا دیدهات باز است ؟ گفتم دیدهام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمىاند که زمین را گستردنى خود گرفتهاند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساختهاند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بندهاى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفتهاند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
وضعیت من در یاهـ
ـو
mehrdad rahimzadeh
صفحههای دیگر
لینکهای روزانه
پشتیبانی پارسی بلاگ
اخبار پارسی بلاگ
بایگانی
تابستان 1387
زمستان 1386
بایگانی نشدهها
شعر گل یاس
زیباترین قلب
خوشبختی تو عشق من است،
کودک و خدا
راز . . .
[عناوین آرشیوشده]
پیوندها
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
موسیقی